کد مطلب:29127
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:17
با توجه به آيه 30 بقره منظور مقام امامت است يا نبوت؟ و در مورد زمان قبل از رسول خدا چگونه مي شود؟
1) خلافتي كه در آيه اشاره شده در سئوال از آن سخن به ميان آمده است، مقام جانشيني از خداوند است، نه يك نوع موجود زميني كه قبل از انسان بر زمين زندگي مي كرده و بعداً منقرض شده است و خداوند خواسته نوع انسان را جانشين آن كند. به ديگر سخن، آيه فوق از نخستين مرحله حكايت دارد مبني بر تعلق خواست خدا به منظور آفرينش موجودي به عنوان نماينده خود بر روي زمين. به گونه اي كه صفاتش پرتوي از صفات پروردگار و شخصيتش برتر از فرشتگان. 2) نتيجه منطقي مطلب مذكور در بند قبل آن است كه، مقام خليفةاللهي مخصوص حضرت آدم(ع) نبوده بلكه مربوط به نوع انسان است. به گونه اي كه اگر فرزندان آدم(ع) در راه هدايت گام بردارند مي توانند آن علم به وديعت گذارده شده در نوع انسان (كه در آيه شريفه به تعليم اسماء تعبير شده است)ر از قوّه به فعليت برسانند مراد از اين علم به وديعت گذارده شده در انسان، استعداد فوق العاده براي درك حقايق هستي است. حقايقي كه در پشت پرده غيبت مستورند. 3) خليفه به معنايي كه مطرح شد؛ يعني رهسپاري انسان در بستر هدايت، به گونه اي كه صفاتش پرتويي از صفات الهي گردد و حتي از اقليم شخصيتي فرشتگان پا فراتر نهد، يك حركت طاقت فرسا و پيچيده اي است كه اين گونه نيست لزوماً در همه زمان ها، عده اي برآن قله صعود كنند. بلكه اگر همه رو به فساد بروند، زمين از وجود چنين خليفه اي خالي خواهد بود. 4) آنچه در متون ديني آمده است، خالي نبودن زمين از حجت الهي در همه زمان هاست. در كتاب شريف اصول كافي، ج 1، ص 178، باب اَنّ الارض لاتخلو من حجّه، روايات متعددي از معصومين ذكر شده است كه به دو مورد از آن اشاره مي گردد. حديث دوّم: {Hعن ابي عبداللّه(ع) قال: سمعته يقول: انّ الارض لاتخلو الّا و فيها امام كَيْما اِن زاد المؤمنون شئياً ردّ هم و ان نَقصوا شيئاً اَئمّةُ لَهُم H}: {Mزمين هيچگاه از امام خالي نخواهد بود تا اگر در عقايد و اعمال مؤمنين خطائي رُخ داد، آن خطا را برطرف كنند و نيز اگر به دليل دست نيافتن، چيزي از عقايد و اعمال و كم گذاشتند، آن ها را تكميل كنندM}. حديث پنجم: {Hعن احدهما(ع): ان الله لم يَدَعِ الارض بغير عالم و لولاونك لم يُعرفِ الحقّ من الباطل:H} {Mاگر زمين از عالم رساننده پيام الهي خالي باشد، هدف از آفرينش انسان ناشناخته مي ماند و در نتيجه عبادت هم كه موقوف بر معرفت الهي است، تعطيل مي شودM}. 5) حجت الهي هم مي تواند پيامبر(ص) باشد، هم امام(ع) و هم محتواي پيام الهي. البته اين محتواي پيام الهي، به گواهي عقل، بايد توسط يك مجموعه كارشناس تحليل و تبيين شود. همان طور كه در حديث دوم اشاره شده در بند قبل، مطرح شده بود كه اگر زمين از وجود عالم خالي باشد، حق از باطل شناخته نخواهد شد. 6) با توجه به توضيحات ارائه شده مي توان گفت كه حجّت الهي قبل از پيامبر، همان محتواي وحي الهي و پيغمبر قبلي بوده است كه با آمدن پيامبر اكرم(ص) وحي متأخر و جديد حجت خواهد بود.
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.